چگونه گروه بریکس در پی به چالش کشیدن نظم غربی در خاورمیانه است؟
تاریخ انتشار: ۵ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۶۱۵۳۶
به گزارش خبرآنلاین، وبگاه میدل ایست آی در مقاله ای نوشت: با دعوت بریکس (گروه کشورهای برزیل، روسیه، هندوستان، چین و آفریقای جنوبی) از عربستان سعودی، مصر، ایران و امارات متحده عربی برای پیوستن به این بلوک، نقش این ائتلافِ کشورهای همدست، در عرصه بینالمللی به طور چشمگیری تقویت میشود. علاوه بر این که عربستان سعودی بزرگترین صادرکننده نفت جهان است، مقدسترین مکانهای اسلامی نیز در آن قرار دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در فراسوی خلیج فارس نیز، اضافه شدن ایران به معنی مدیریت محتاطانه توازن قدرت میان کشورهای عرب و تهران است. چین در حال حاضر یک توافق شراکت جامع راهبردی 25 ساله با ایران دارد که ارزش آن تقریباً ۴۰۰ میلیارد دلار برآورد می شود. همچنین از آغاز جنگ اوکراین، ایران و روسیه به هم نزدیکتر شدهاند - تا حدی به دلیل تحریمهای اعمال شده علیه آنها توسط غرب.
عضویت تهران در بریکس نیز نفوذ جهانی اش را تقویت میکند، هدفی که در تقلای آن بوده است. با پیوستن اتیوپی و آرژانتین در کنار آن چهار کشور خاورمیانه به بریکس، تلاش آگاهانهای برای سازماندهی دوباره رهبری جهانی جریان می یابد. با عضویت این کشورها، بریکس سرجمع، حدود ۴۵ درصد از جمعیت جهان و بیش از یک سوم تولید ناخالص داخلی آن را نمایندگی میکند.
همزمان با گردهم آیی رهبران گروه بریکس در ژوهانسبورگ، صفی از کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، علاقه فزاینده خود را برای پیوستن به این گروه، که به عنوان پاسخ جهان در حال توسعه به گروه هفت G7 ارزیابی میشود، ابراز کرده اند. الجزایر، بحرین، کویت، مراکش و فلسطین تنها برخی از کشورهایی هستند که آشکارا علاقه خود را به پیوستن به بریکس اعلام کردهاند. این بازآرایی، احتمالا برای خاورمیانه و شمال آفریقا، پیامدهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خواهد داشت که بطور بالقوه قدرت آمریکا را تضعیف میکند.
گام به گام: شواهدی از نقش آفرینی کشورهای غیرغربی در امور دیپلماتیک خاورمیانه، حتی قبل از گسترش بریکس مشاهده می شد. در ماه مارس، چین میانجیگر چرخش بزرگی در روابط دیپلماتیک عربستان سعودی و ایران، دو رقیب تلخ منطقهای، بود و نشان داد نفوذ پکن تا چه اندازه در منطقه گسترش یافته، تحولی که واشنگتن را غافلگیر کرد. قابل توجه اینکه تصمیم به دعوت از عربستان سعودی به عنوان عضو دائمی بریکس، بویژه توسط چین پیشنهاد شد و سپس روسیه و برزیل از آن حمایت کردند.
آنا یاکوبز Anna Jacobs، تحلیلگر ارشد خلیج فارس در گروه بحران بینالمللی می گوید: "در حالی که نظم جهانی چندقطبی تر می شود، کشورهای خلیج فارس هم در حال تنوع بخشی به روابط سیاسی و اقتصادی خود هستند. تنوع اقتصادی و سیاسی، توازن در روابط با قدرتهای جهانی و برکنار ماندن از پیامد رقابت قدرت های بزرگ، ستون های پایه سیاست خارجی کشورهای خلیج فارس را شکل می دهند." صادرات چین به کشورهای در حال توسعه، از سرجمع صادرات اتحادیه اروپایی، ایالات متحده و ژاپن بیشتر است، یعنی یک دگرش مهم در اقتصاد جهانی که همچنین در حال شکلدهی سیاستهای بینالمللی است. همچنین با گرایش به سمت بریکس، که عربستان سعودی و امارات متحده عربی به عنوان متحدان نزدیک و دیرپای آمریکا را هم در بر می گیرد، کشورهای عربی نشان میدهند که بلندپروازی فزاینده ای برای ترسیم مسیر آینده خود در جهان دارند.
یاکوبز می گوید: "ایالات متحده واقعاً کار زیادی در این زمینه نمی تواند انجام دهد. این تحولات، از دگرگونی نظم جهانی چندقطبی سرچشمه می گیرد و کشورهای خلیج فارس به نحوی واکنش نشان میدهند که با منافع ملی آنها سازگار باشد." برای امارات متحده عربی و عربستان سعودی، این به معنای ایجاد روابط نزدیکتر با چین و روسیه در جاهایی است که همگرایی منافع دارند، تحولی که به شدت به مذاق ایالات متحده تلخ می آید. بسیاری از کشورهای جنوب جهان معتقدند که نظم جهانی تحت رهبری ایالات متحده منافع غربی را در سراسر جهان حفاظت، ترویج و افزایش میدهد. برخی از کشورها، از جمله کشورهای خاورمیانه، اعتقاد دارند که گروه بریکس این نوید را میدهد که در نظم چندقطبی نوظهور، منافع خود را دنبال کرده و چه بسا که حتی منطقه نفوذی برای خود دست و پا کنند.
یاکوبز می افزاید: "عربستان سعودی به ویژه در تلاش است تا به یک قدرت نیمه سنگین تبدیل شود و افزایش ارتباطات با شرق و غرب یک سازوکار مهم برای دستیابی به این هدف است. در حالی که کشورهای خلیج فارس "روشن ساختهاند که در حال حاضر ایالات متحده شریک اصلی امنیتی خارجی آنهاست، واقعیت این است که منافع اقتصادی شان بطور فزایندهای در شرق و در دنیای در حال توسعه قرار دارد".
چرخش به سمت بریکس: تلاش برای پیوستن به گروه بریکس همچنین نشان از دل آشوبی کشورهای خاورمیانه از اعمال قدرت آمریکا بر توسعه اقتصادی و سیاسی آنها دارد. در ژوئن گذشته، بزرگترین بانک ایالات متحده، یعنی جی پی مورگان JPMorgan، هشدار داد که "علائمی از دلارزدایی به چشم می خورد". از سال ۱۹۷۱، سلطه سامانه دلاری ایالات متحده، یک ویژگی فراگیر در سامانه مالی جهانی بوده است که با توافقی میان هنری کسینجر، وزیر امور خارجه وقت آمریکا و ملک فیصل سعودی تقویت شد که نظام پترو دلار را خلق کرد.
ازدواج با دلار به معنی حفظ وابستگی به سیستمهای اقتصادی است که در نهایت توسط ایالات متحده و به اندازه کمتری توسط دیگر کشورهای غربی کنترل میشوند. قدرتی که دلار ایالات متحده به واشنگتن میبخشد، در سالهای اخیر به شکل فزاینده ای خودنمایی می کندبه ویژه در بکارگیری آن بعنوان ابزاری برای تحریم کشورها و جنگهای تجاری.
اسلحه کردن weaponisation دلار، هشدار گیتا گوپینات Gita Gopinath، معاون اول صندوق بینالمللی پول را در پی داشت که گفت چه بسا این کار، در گذر زمان، نقش دلار را در سامانه مالی جهان کمرنگ کند. به همین دلیل اکنون بسیاری از کشورهای جنوب جهان، جذب مفهوم عضویت در باشگاه بریکس میشوند. محمد الجدعان، وزیر امور مالی عربستان سعودی، اوایل سال جاری اعلام کرد که این کشور در نظر دارد در کنار دلار آمریکا در کشورهای دیگری نیز تجارت کند، کاری که بیش از نیم قرن است توسط عربستان سعودی انجام نشده است.
جالل هرشاوی Jalel Harchaoui، عضو موسسه خدماتِ رویال یونایتد می گوید: "در میان کشورهای عربی، مصر، الجزایر و اخیراً عربستان سعودی نسبت به ارز بریکس یا سازوکار آن برای مبادله ارز که امکان عبور کامل از دلار را فراهم می کند، علاقه نشان داده اند." کشورهای بریکس درباره ایجاد یک ارز ذخیره که می تواند از پشتوانه طلا برخوردار شود، بحث کردهاند که این میتواند به بازگشت تاریخی به استاندارد طلا منجر شود. اینکه عربستان سعودی که ۵۰ سال پیش به سلطه دلار کمک کرد، این بار هم بخشی از فرآیند ایجاد ارز بریکس باشد، یک نشانه اولیه است از این که غربِ تحت رهبری ایالات متحده ممکن است، توان خود برای زدن مهر اقتدار بر منطقه را از دست بدهد. با این حال، پیوستن کشورهای عرب به گروه بریکس نشاندهنده انتخاب یک نظم خاص نیست.
هرشاوی می گوید: "کشورهای عرب و سایر کشورها نمی خواهند مجبور به انتخاب میان سه قطبی بشوند که در حال حاضر در جهان وجود دارد یعنی ایالات متحده، روسیه و چین. از آنجا که ایالات متحده هنوز یک قدرت فوق العاده است، ترجمه اش میشود چرخش به سمت گروه بریکس، اگرچه هنوز این هدف به واقعیت تبدیل نشده باشد. کشورهایی مانند مصر، دلایلی عملی برای جستجوی روشهای جایگزین انجام تجارت خود با استفاده از ارزها و سیستمهای مالی غیردلاری دارند.
هرشاوی می افزاید: "کشوری مانند مصر هیچ دلیلی نمیبیند که بخواهد به دشواریهای بزرگی برای خرید گندم از روسیه برخورد کند، فقط به این دلیل که اقدامات پوتین در برابر اوکراین توسط واشنگتن محکوم شده است." الجزایر هم با معضل مشابهی روبروست و در تجارت با اقتصادهای در حال توسعه دیگر، به دلیل سلطه ایالات متحده بر تجارت بینالمللی، دچار مشکل میشود. هرشاوی می گوید: "الجزایر دوست دارد بدون هیچ مبادله دلاری بتواند سلاح یا نیروگاه اتمی از چین یا روسیه خریداری کند اما در حال حاضر، این کار به هیچ روی آسان نیست".
نظم پس از جنگ اوکراین: میتوان گفت که جنگ در اوکراین احتمالا انرژی تازه ای به گروه بریکس داده است. بسیاری از کشورهای جنوب جهان، به خصوص در خاورمیانه، در این منازعه بیطرف ماندهاند یا حتی در صورت لزوم با روسیه همکاری کردهاند. اما جهان عرب نیز دنبال راههایی است تا عدم موافقت خود را با نظم غربی تحت رهبری ایالات متحده به روش هایی نشان دهد تا شاید واشنگتن را ترغیب کند که بنشیند و به علائق این کشورها گوش فرا دهد.
زین قِبولی Zine Ghebouli، همکار برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در شورای اروپایی امور خارجی می گوید:"تشویق کشورهای عرب به پیوستن به گروه بریکس، نشانگر یک تمایل سیاسی به تنوع بخشی شرکای اقتصادی در پی جنگ اوکراین است. کشورهای عرب میخواهند مخالفت خود را با جنگ سردِ نوظهور و هژمونی بینالمللی نشان دهند." رهبران عربستان سعودی و امارات متحده عربی اعتماد به نفس فزاینده ای را برای تعامل محکم و بازی سخت با ایالات متحده به دست می آورند یا حتی زمانی که مصالح آنها تامین نشود، از موضع واشنگتن فاصله بگیرند. ریاض حتی با روسیه در سال ۲۰۲۲ همکاری کرد تا تولید نفت را به منظور افزایش قیمتها کاهش دهد، گامی که موجب واکنش خشمگینانه واشنگتن شد.
زین قِبولی می گوید: "به نظر میرسد نامزدی کشورهای عرب برای پیوستن به گروه بریکس، نشانه روشنی است از گرایش به موازنه روابط با کل غرب و یافتن شرکای دیگری به جای رابطه انحصاری با آمریکا. کشورهای عرب همچنین پیامی به دنیای غرب میفرستندک ه ممکن است به معنای رد برخی سیاستهای توسعه آنان باشد. با این حال، گروه بریکس به احتمال زیاد نمیتواند جایگزین شرکای غربی باشد. موقعیت و جایگاه غرب در منطقه عربی، همچنان برقرار خواهد ماند حتی اگر این جایگاه بطور فزاینده ای هدف چالش قرار بگیرد."
311311
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1806711منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: گروه بریکس کشورهای خلیج فارس امارات متحده عربی برای پیوستن عربستان سعودی گروه بریکس ایالات متحده حال توسعه کشورهای عرب حال حاضر بین المللی فزاینده ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۶۱۵۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(تصاویر) M۱۰ Booker؛ جدیدترین زره پوش ارتش ایالات متحده
خودروی رزمی M۱۰ بوکر (M۱۰ Booker) رسماً بخشی از ارتش ایالات متحده شد. بوکر – که از لحاظ ظاهری شبیه یک تانک کوچک است – برای تقویت نیروهای پیاده نظام سبک ارتش، چتربازان و واحدهای کوهستانی طراحی شده است و دارای گلولهای است که هزاران ساچمه تنگستنی را به سمت نیروهای زره پوش سبک دشمن پرتاب میکند.
به گزارش روزیاتو، M۱۰ بوکر در ۱۸ آوریل ۲۰۲۴ در مراسمی در آبردین پرووینگ گراند، مریلند به خدمت ارتش معرفی شد. خانواده دو سرباز که بوکر به نام آنها نامگذاری شد – سرباز رابرت دی. بوکر و گروهبان استیون اَی. بوکر – هر دو برای تماشای مراسم حضور داشتند. نام این خودرو زرهی Another Episode انتخاب شده که برگرفته از تانک شخصی گروهبان بوکر در عملیات آزادی عراق است.
اولین بوکرهای M۱۰ به دست بخش اصلی واکنش سریع ارتش، لشکر ۸۲ هوابرد خواهند رسید. خودروهای رزمی بوکر جدید لشکر ۸۲ به گردان سوم، هنگ ۷۳ سواره نظام تحویل داده خواهند شد. این گردان احتمالاً به عنوان واحد زرهی سنتی لشکر، گردان ۳، زره ۷۳ تغییر پرچم و نام خواهد داد – که بازتابی از تغییر در مأموریت این واحد از شناسایی به پشتیبانی پیاده نظام است. این واحد زرهی تا همین اواخر، خودروهای زرهی سبک LAV-۲۵ را به صورت امانتی از تفنگداران دریایی ایالات متحده به عنوان یک گزینه موقتی تا زمانی که چیزی شبیه به M-۱۰ به میدان بیاید، استفاده میکرد. این یگان تا تابستان ۲۰۲۵ گروهی متشکل از ۱۵ تا ۲۰ بوکر را در اختیار خواهد گرفت.
پیش بینی میشود که ارتش ایالات متحده تا سال ۲۰۳۵ بیش از ۵۰۴ دستگاه بوکر M۱۰ خریداری کند. از این خودروها برای ایجاد گردانهای زرهی در لشکرها و تیپهای پیاده نظام سبک استفاده میشود که در غیر این صورت هیچ وسیله نقلیه زرهی ندارند.
M۱۰ بوکر بخشی از روند رو به رشد ارتش ایالات متحده در نامگذاری خودروهای زرهی نه به نام ژنرالها – مانند تانک M۴ Sherman یا خودروی رزمی M۲ Bradley – بلکه به نام درجه داران است. M۱۰ از سنت نامگذاری خودروی دفاع هوایی M۲۴۷ Sergeant York متعلق به دهه ۱۹۸۰ (که در طول توسعه لغو شد) و خودروی رزمی پیاده نظام M۱۱۲۶ Stryker که در حال حاضر در حال خدمت است پیروی میکند.
بوکر به نام دو درجه دار ارتش که در جنگ عراق جان باختند نامگذاری شده است. اولین نفر سرباز رابرت دی. بوکر یکی از اعضای هنگ ۱۳۳ پیاده نظام، لشکر ۳۴ پیاده نظام بود. با توجه به متن اهدای مدال افتخار بوکر، در آفریقای شمالی در ۹ آوریل ۱۹۴۳، او با تانک خود پیشروی کرده و با مسلسل سبکش به دو ایستگاه مسلسل دشمن، علیرغم آتش سنگین آن ها، شلیک کرد. بوکر یکی از این موقعیتها را نابود کرد، قبل از اینکه دو بار زخمی شود – که زخم دوم جان او را گرفت. بوکر سپس گروه خود را هدایت کرده و قبل از اینکه بر اثر جراحات جان خود را از دست بدهد، آتش آنها را هدایت کرد.
شصت سال بعد، گروهبان استیون بوکر – عضو یگان زرهی ۱- ۶۴، تیم رزمی تیپ ۲، لشکر ۳ پیاده نظام – در طول عملیات آزادی عراق، صلیب خدمات ممتاز را به دست آورد. در ۵ آوریل ۲۰۰۳، گروهبان بوکر در حین پیشروی به سمت فرودگاه بین المللی بغداد، در حالی که در معرض آتش دشمن قرار داشت، هدایت نیروهای خود را بر عهده داشته و نیروهای عراقی را هدف قرار میداد. او به خاطر نابود کردن یک زره پوش دشمن مورد تحسین قرار گرفت. بوکر در حین این پیشروی هشت کیلومتری به شدت مجروح شد و در ادامه جان سپرد.
توپ تهاجمیM۱۰ بوکر شبیه یک تانک است، با طرح معمولی تانک که از یک شاسی زرهی، برجک زرهی با توپ اصلی و یک سیستم حرکتی شنی دار تشکیل شده است. علیرغم شباهت به تانک، ارتش ایالات متحده قویاً معتقد است که M۱۰ یک تانک نیست و از آن به عنوان وسیله نقلیه رزمی بوکر یا BCV یاد میکند.
M۱۰ با وزن تقریبی ۳۸ تا ۴۲ تن به طور قابل توجهی سبکتر از تانک اصلی جنگی ۷۳ تنی M۱A۲ SEPv۳ است. به طور سنتی، خودرویی مانند M۱۰ یک تانک سبک در نظر گرفته میشود. تانکهای سبک عموماً برای شناسایی، نظارت و کاوش در مواضع دشمن استفاده میشوند. با این حال، میدان نبرد مدرن چنان مملو از تهدیدات است – از پهپادهای پرسه زن گرفته تا موشکهای ضد تانک و سلاحهای ضد تانک دوش پرتاب- که مفهوم تانک سبک منسوخ شده است.
در عوض، M۱۰ بیشتر شبیه مفهوم توپ تهاجمی است که توسط ارتش آلمان در جنگ جهانی دوم پیشگام بود. توپهای تهاجمی وسایل نقلیه زرهی هستند که قدرت شلیک توپ اصلی خود را در اختیار پیاده نظام قرار میدهند تا از آنها در حمله و دفاع پشتیبانی کنند و از تحرک خود برای هجوم از یک نقطه به نقطه دیگر استفاده مینمایند. در یک حمله، BCV از توپ اصلی ۱۰۵ میلیمتری خود برای نابود کردن پناهگاههای دشمن، ایستگاههای مسلسل، استحکامات و سایر دفاعهایی که میتوانند جلوی پیشروی پیادهنظام را بگیرند، استفاده میکند. در نقش تدافعی، بوکرها از تحرک خود برای پاسخ سریع به هجوم دشمن استفاده کرده و خود را در امتداد محور پیشروی قرار میدهد.
توپ اصلی M۳۵ خودرو زرهی M۱۰ بوکر احتمالاً از همان مهمات ۱۰۵ میلی متری M۶۰A۳ Patton منسوخ شده، مدلهای اولیه M۱ Abrams و M۱۱۲۸ Mobile Gun System استفاده میکند. این موضوع به آن توانایی شلیک یکی از مرگبارترین گلولههای ضد تانک موجود در ارتش ایالات متحده را میدهد – گلوله موسوم به Armored Piercing, Fin Stabilized, Discarding Sabot Tracer. گلوله M۹۰۰ با قابلیت نفوذ در زره و بالچه دار، یک پرتابه بزرگ و دارت مانند با کلاهک ساخته شده از اورانیوم ضعیف شده است که از یک توپ ۱۰۵ میلی متری شلیک میشود. این گلوله احتمالاً قادر است به زره تانکهای فعلی روسیه و سایر خودروهای زرهی این کشور نفوذ کند.
گلوله دیگر، M۱۰۴۰، یک گلوله ۱۰۵ میلی متری بدون نوک است که با بیش از ۲،۰۰۰ ساچمه تنگستن پر شده است. پوکه گلوله M۱۰۴۰ برای ناتوان کردن یا کشتن نیمی از یک جوخه پیاده نظام ۱۰ نفره دشمن در بردهای ۱۰۰ تا ۳۰۰ متری طراحی شده است. ارتش این اثر را «مانند یک گلوله ساچمهای» توصیف میکند. M۱۰۴۰ در حال تولید نیست، اما احتمالاً موجودی لازم از آن برای استفاده در زمان جنگ وجود دارد. گلولههای کنیستری به دلیل فرسودگی زیادی زیادی که در لوله توپ ایجاد میکنند، به ندرت استفاده میشوند.
M۱۰ بوکر خودروی زرهی خود پیاده نظام خواهد بود که برای پشتیبانی از پیاده نظام سبک در حمله و دفاع طراحی شده است. نیروهای زمینی همچنان نقطه قوت سنتی پیاده نظام را حفظ میکنند، اما با یک خودرو زرهی با تحرک بالا و قدرت ضربه شدید تقویت میشوند. اولین دسته متشکل از ۱۵ تا ۲۰ زره پوش بوکر تا سال ۲۰۲۵ در یگان هوابرد ۸۲اُم عملیاتی خواهند شد.